دفترچه یادداشت ری را

ساخت وبلاگ
درگیری های درسی از هر نوعش, هیچ وقت نتوانسته بهانه ی خوبی دست من بدهد تا دغدغه هایم برای داشتن یک محیط بسیار منظم که در آن هر چیزی نه به صورت سانتی متری , بلکه با دقت میلیمتری سر جای خودش باشد را , فراموش کنم. وقتی من تمام مدت پشت میز مطالعه هستم,چطور می توانم آپارتمانی با چنین معیارهای منظمی را ترتیب دهم؟ پاسخ به این سوال و فکر کردن روی این موضوع, نتیجه اش استفاده از فنِ سالامی شد! فنِ سالامی در یک جمله به معنی تقسیم یک کار عمده به کارهای ساده تر است. در این فن تا دلمان بخواهد می توانیم یک کار را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم, حتی کارهایِ دو دقیقه ای یا سه دقیقه ای . نتیجه : یک ورق برداشتم و تم دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : فنِ,سالامی, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 156 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39

باید یکبار بنویسم و برای همیشه بذارمش کنار. می دونستم که تغییر سخته و سخت تر از اون اینکه بخوای از کاری دست برداری که فکر میکنی تنها هنر توئه ... نمیدونم چی شد این تصمیم رو گرفتم , اما می دونم تغییری رو که آغاز کردم انقدر بزرگ هست که میتونه کل مسیر زندگیم رو تحت شعاع قرار بده. اولش خیلی سخت بود, حتی بارها حس کردم که اشتباه کردم و تا صبح توی اتاق راه می رفتم و به خودم نهیب میزدم که اصلا این کار لازمه ؟؟ پریشون بودم از اینکه نکنه دارم تصمیم اشتباهی میگیرم. اما حالا 4 ماه گذشته و حالم خوبه ... یعنی حالا بیشتر وقت دارم تا حواسم باشه به باز شدن تک تک گلهای پاسیوم و لذت می برم. بیشتر وقت دارم تا " پ دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : بهمن, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 189 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39

این کتاب اولین کتاب خانم طیبه گوهری ست. دوازده داستان کوتاه آن , بیشتر حول مضامین مرگ - مهاجرت و جنگ میگردد. بحران زندگی و یا تاثیرات روانی هر کدام از این موضوعات بر زندگی آدمهای پیرامون داستان به تصویر کشیده میشود و البته می توان گفت که داستانهایی با تم مرگ در این کتاب بیشتر بیان شده است. مرگ به عنوان یکی از واقعیت های زندگی که روی خودش را به طرق مختلف در داستانهای کوتاه این کتاب نشان میدهد و تاثیرش را بر بازماندگان آن. داستانهای این کتاب نثری روان دارد , اما در کل هیچ کدام از آنها برایم حرف و یا نکته ای خاص به همراه نداشت. از لابه لای همین کتاب : می دانید ما زن ها این طور نیستیم , گریز می دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : حالا,عصر,است, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 220 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39

کتاب "متن هایی برای هیچ " اثر ساموئل بکت نویسنده ی ایرلندی را این هفته به پایان رساندم. فهم کتاب برایم آسان نبود و در واقع از این همه تشبیهات و پارادوکس ها در کتاب خسته شدم. از خواندنش لذت کافی نبردم! ساموئل که از مریدان جیمز جویس است از نوشته هایی که برای فهم, ساده نیست جانبداری میکند. و البته که در این سبک از استاد خود نیز پیشی میگیرد.. درست است که این کتاب را نپسندیدم اما با سبک بکتی آشنا شدم. سبک حذف ساختار جملات , جمله ای در قالب کلمه ! .. و این کتاب گویی بر هیچ انگاری تاکید داشت و پر بود از پارادوکس هایی چون بود و نبود - هستی و نیستی. این طور به نظر میرسد که حتی ترجمه و برگردان ای نوع دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : متن,هایی,برای,هیچ, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 203 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39

" کوری همه را فرا میگیرد همچنان که بدی و زشتی همه جا را "   " کوری " تلخ ترین رمانی است که ساراماگوی پرتغالی آن را نوشته است . از طنزها و شوخ طبعی های نویسنده در هیچ جای کتاب اثری نبود. وقتی گلستان را می خوانی می بینی که در این کتاب, آدمها و القابشان مهم نیستند, و سعدی فقط سعی بر آن دارد تا  پیام اخلاقی خود را به شنونده برساند. درست از همین شیوه نگارش در کتاب کوری استفاده شده است. افراد جوری خطاب میشوند که گویی اصلا اهمیت ندارند و چیزی که مهم است اتفاقات پیرامون آنهاست. " پیرمردی که چشم بند داشت " " مردی که اتومبیل نابینا را دزدید " " دختری که عینک دودی میزد " ..... نابینایی که تمام مردم شهر دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : کوری, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 172 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39

توی نمایشگاه داشتم کتابایی که خریده بودم رو از فروشنده میگرفتم که از پشت سرم شنیدم یه دختر راجع به کتابی که برداشته بود با دوستاش حرف میزد... اونا گفتن: کتاب شازده کوچولو رو چرا برداشتی؟ .. توی این فکر بودم که برگردم بهش بگم ترجمه احمد شاملوش رو بگیره که بهتره , اما جواب دختر به دوستاش , سکوت رو جایگزین افکارم کرد. - دیگه باید این کتاب رو توی کتابخونم داشته باشم, نشونه ی روشن فکریه , کسی بیاد ببینه توی کتابخونت نیست , ضایع است !!!! * خوب شد نگفتم ترجمه احمد شاملو رو بگیره , وقتی تو دلیلت برای خرید یه کتاب , ضایع نبودن باشه, دیگه فرقی نداره کدوم مترجم ,کتاب رو ترجمه کرده باشه.. نمیدونم دیگه چ دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : شازده,کوچولو, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 215 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39

- نوردیده ام , می دونستی عشقی ؟ : خودت عشقی بانو ! ....  می دونستی چقدر دوستت دارم ؟ ممنونم که هستی - تو هم می دونستی من عشق رو با تو تجربه کردم ؟؟ اگه نبودی من خودم رو تا این اندازه نمی شناختم ... لایه هایی از من با تو پیدا شد ... عشق به رنگ توست .... به رنگ چشمهای زیتونی تو .... من توو یه دفترچه یادداشت , دور از چشم تو , گاهی از تو می نویسم  .. اونجا تو رو " زلال همیشه دست نیافتنی " خطاب میکنم. : چرا دست نیافتنی ؟ !! من که دست یافتنی تو ام بانو !   آغوش تـو آرام‌ترین خانة دنیاست آرام‌ترین خانه ز دستان خزان دور     پی نوشت : توو این وانفسای عشقهای زمینی که عمرش به چند ماه به زور می رسه , این دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : یکی,همین,روزا, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 173 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39

انقدر لا به لای خصوصیات اخلاقی و فعالیت های علمیت, محاسن پیدا کردم که تو شدی یکی از معدود هم دوره ای هایم که باور داشتم راه را درست رفته ای .. می دانی ؟ خبر بیماریت را که شنیدم خود در بستر بیماری بودم . وقتی بی تابیِ بیماریِ خودم را با آیه  : " و لا تسقط من ورقه الا یعلمها " آرام میکردم , برای تو فقط شفا می خواستم, شفا ... اما ... امروز ناباورانه تو را از دست دادم ... روحت شاد. من ای صبا  ره رفتن به کوی دوست ندانم تو میروی به سلامت ؛ سلام ما برسانی + نوشته شده در  شنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۶ساعت 15:41  توسط ری را  |  دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : مرگ,باور,نمیکنم, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 160 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39

شبهای جمعه و یکشنبه , برنامه ی من مثنوی تو را خواندن است . حضرت دوست چه بی منت به من می آموزی روش بهتر زیستن را . تو به من آموختی که شادمانیِ حقیقی از آزادگی بر می خیزد و آزادگی یعنی دل کندن از تعلقاتی که به آن آویزان شده ایم. اینهمه ارتباطاتِ بی جهت , رفت و آمدهای بی خودی , وسایل زندگی اضافی , قبول دعوتهای نابه جا , زیر بار منت رفتن ها و خریدهای نادرست ... هر کدام تعلقاتی هستند که بخشی از روح و ذهن ما را اشغال میکنند. پس به هر چیزی که دل خواهی سپُرد .. از تو چیزی در نهان خواهد بُرد  و باز تو راه را نشان میدهی در بخشش. " آدمی که اهل گذشت نباشد روی شادی در این عالم را نمی بیند. " این درس دیگریس دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : مولانا, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 197 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:39